ارد بزرگ Orod Bozorg / Great Orod

برای دیدن پوستر در اندازه بزرگ بر روی تصویر بالا کلیک کنید

اُرد بزرگ

دراین دنیای وانفسا
گهی ویران گهی شیدا
گهی آواره ی دهری
گهی جا مانده دردنیا
رهم تاریک وگه خاموش
نه گرمی های یک آغوش
چه افسرده رهی رفتم
به قلبی خسته ومدهوش
نه نوری درره تارم
نه شمعی در شب زارم
نه مهری تا که جان گیرد
درآن قلب گرفتارم
دراین ره وه چه بیهوده
نه دلخوش یا که آسوده
رهی رفتم بسی گُمره
به  دل صد غصه آلوده

بناگه نور رخشانی
توگوئی در زمستانی
بدل گرمی بودن داد
به دل  زآن درد وویرانی
ازاو بس پرس وجو کردم
زاو دل  زیر رورو کردم
که  نامش  » زندگانی  » بود
و  » نام او جهانی » بود

سخن از « مرد  » دوران است
چو فکرش مایه ی جان است
میان هرکلام او
توگوئی راز پنهان است
در این دنیا دراین برزن
ز نام « او » بگو  با  من
بخوان » اندیشه ی » اورا
به عشق ِدل, ز جان وتن

بگو:  » اُرد بزرگ  » ما
چه می گوید در این دنیا
« کلامِ او » چو  آئین است
سخن در هر سخن گویا
سخن؛ حرفِ منو ما نیست
سخن ,از رنجِ  فردا نیست
سخن, » اندیشه ای ناب « است
چنین « اندیشه « ؛هرجا نیست

کلامش روح جاویدان
وجودش مظهر ایمان
خدای فکر واندیشه
به نام » اُرد »این ایران
چو باشد افتخار ما
چه امروز وچه در فردا
امید قلب ایرانی
دراین دهر ودراین دنیا

کلامش روح هر شادی
به ویرانی چو » آبادی »
بخوان در هرکلام او
کلام سرخ « آزادی »